زندگی بهاری بابایی و مامی یاسین  زندگی بهاری بابایی و مامی یاسین ، تا این لحظه: 20 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
یاسینیاسین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

ي مثل ياسين

مطالب رمز دار

1394/1/23 12:6
نویسنده : مامي ياسين
935 بازدید
اشتراک گذاری

با اجازه از دوست عزیزم که در جایی نوشته بودند:

به حرمت اخلاق و دوستی به نوشته های هم احترام بگذاریم

هیچ وقت از خانه مجازی هیچکس جمله ای کوتاه و یا حتی عبارتی را بدون اجازه صاحبخانه بر نداریم... انشاال...

شرح دلنوشته ها و بیقراریهایم کم نیست می توانم با دیگران تقسیمش کنم چه کنم که از خود اختیاری ندارم

دوستان و همراهانی که تا به حال دلنوشته ها و شرح انتظارات مرا خواندند خوب میدانند که مخاطب اصلی نامه ها پسرم یاسین بوده و لا غیر

روزی که تصمیم به ساخت این خانه مجازی را گرفتم دلخوش به این بودم که اینجا و در این محل تنها جایی هست که بی پروا و فقط برای خودش می تونم حرف بزنم و با دلداری و امیدهایی که دوستای مهربون بهم دادن بار غم نداشتن و نبودنش برام قابل تحمل بود ولی این اواخر درجاهایی دیدم عزیزانی که مطالب رو کپی کردن و یا با اندک تغیراتی توی وبشون درج کردن به همین خاطر دلنوشته هایی که برای یاسین عزیزم نوشتم رمز دار شدن

عذر خواهی میکنم امیدوارم دوستای مهربونم ناراحت نشن هرچند که دوستای واقعی من دلنوشته های منو قبلا خوندن و با امیدواری های اونا بود که من روحیه می گرفتم و خلا نداشتن یاسین برام قابل تحمل میشد.

با ارزوی بهترینها انشالله سال خوب و خوشی در کنار خانواده داشته باشین

  

پسندها (2)

نظرات (7)

الی
24 فروردین 94 10:18
قشنگ یادمه اون روزی رو که تصمیم گرفتی برای یاسینت بنویسی و من همه دلنوشته هاتو خوندم
مامي ياسين
پاسخ
الی عزیزم خدا رو شاکرم که شما خودت لایق مادر شدن بودی و خدای مهربون دست رد به سینت نزد یادته همون اولا که ناراحت و بی تاب اومدن نی نی بودی بهت میگفتم الی جونم ناراحت نباش تو خیلی جونی هنوز حالا ها وقت زیاد داری من چی که سنم و وقتم داره تموم میشه یادته خدا رو شکر که خودت مادر شدی خدا میدونه من هیچوقت به خحدا شکایت و گله نکردم همش دلم برا همسری میسوخت با اینکه من سبب این علت نبودم ولی چه کنم دل همینه همیشه می لرزه الانم از بابت اومدنش خیلی خوشحالم خیلی و خدا خودش میدونه برام با بچه نداشته ام فرقی نداره همه دوستش دارن از بس شیرین زبونه وبلاگش رو برا خودش درست کردم و شرح- دلتنگیهام رو برای خودش نوشتم نه واسه بقیه که کپیش کنن نمیدونم چی بگم ناراحتم اخه تولیست وبلاگ فرزندخواندگی در ایران وب منم درج شده خودم نخواستم ولی نمیدونم چه جوری درج شده خوشحال بودم بقیه که میخوان تو این راه گام بردارن میان و وبم رو میخونن و براشون هدف دار میشه ولی چاره نبود دوست نداشتم مطالبم جاهای دیگه به نام خودشون درج بشه این شد که مطالب رمز دار شد.انشالله نی نی عزیزت سالم و سلامت باشه و باداری بیخطر و با ساعات شادی را پشت سر بگذاری بازم بهم سر بزن خوشحال میشم
مينا
26 فروردین 94 13:38
ياسين جون رو از طرف من ببوس . خيلي خوشحالم براي خوشحاليت دوست عزيز
مامي ياسين
پاسخ
ممنونم مینا خانومی انشالله همه لحظاتتون مملو از شادی
سمیه
31 فروردین 94 18:12
سلام عزیزم خوشحالم که برگشتی عزیزم .خداروشکر که یاسین جونم حالش خوبه روی ماهشو از طرف من ببوس...
مامي ياسين
پاسخ
قربونت برم سمیه جان خوشحالم که به جمع دوستان اضافه شدین یاسینم سلام میرسونه
mehri
29 خرداد 94 14:03
سلام عزیزم خوشحالم که سه نفرشدید
منتظر
31 شهریور 94 19:22
سلام ... من از خوانندگان پروپاقرص وبلاگ خط دوم کمرنگ هستم ... میخواستم ببینم شما از ایشون خبری ندارید؟ واقعا نگرانشونم .... خودشون گفتن میان و می نویسن ولی دیگه نیومدن ... دیدم شما هم وبلاگشون رو میخوندین .... امیدوار همیشه سلامت باشین
مامي ياسين
پاسخ
سلام عزیزم نه منم خبری ندارم انشالله سالم و سلامت باشن حتما با اومدن گل دخترش مثل من سرش شلوغ شده
شمیم
30 آبان 94 23:33
سلام به بت سر می زدم ولی نمی تونستم نظر بذارم . وروجکام به یاسینت سلام می رسونن
مامي ياسين
پاسخ
سلام خواهر جان چه خوب کردی اومدی شماهم بدتر از من حسابی درگیر بچه ها شدی انشالله همیشه تنتون سالم و دلتون خوش باشه هر جاییکه هستین لحظات زندگی بهترین باشه واسه خانواده چارنفری کم پیدایی شمیم جان بیشتر میری وب ساغر اونجا چنددفعه ای اومده بودی بابچه های اونجا ارتباطت حضوری هم هست یا مجازی دور هم هستین اگه پایگاه کانون یا محفلی درست کردین خوشحال میشم منم دعوت کنین بیشتر با هم آشنا شیم بچه های گلت رو ببوس با زهم بهم سر بزن
شمیم
8 فروردین 95 22:57
سلام . سومین عید سه نفرتون مبارک
مامي ياسين
پاسخ
سلام خواهر جانم همین الان دیدم عید شما هم مبارک چه زود گذشت ایشالله سال خوبی داشته باشی بچه ها چطورن خوبن انشالله ببوس هر دوشونو شماهم مثل من سرت خیلی شلوغه نه دباره بهم سر بزن خیلی خوشحالم کردی خیـــــــلی